علی باباچاهی شاعر ،در سال 1321 شمسی از پدری تنگستانی و مادری بوشهری در بندر کنگان دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بوشهر و تحصیلات عالی را تا لیسانس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شیراز گذرانید.
باباچاهی از شاعران معاصر و دارای زبان خاص و پر تصویر شعری است.
کتابهای در بی تکیه گاهی ، از نسل آفتاب ، صدای شن ، آوای دریا مردان ، جهان وروشنایی های غمناک دو کتاب شعر برای کودکان سوغات بهار ، چه کسی در قفس را باز کرد ، گزیده اشعار و کتاب تحقیقی شروه سرایی در جنوب ایران کتاب گزاره های منفرد درباره شعر و مقالات و اشعار فراوان دیگر از او منتشر شده است.
در زمینه نقد شعر و هنر و قصه نیز فعالیت دارد و در مقوله های ادبی و هنری صاحب نظر است :
خواب ترنج
پیراهنی ز ابر و دلی ، از برف
غوغای گنگ باران در بیابانم
حرف و حریق ، بر لب
کوهی سفید بر دل
و آتش گداخته بر کف
مردی که« یافت می نشود» آنم
با ترکه انار ، ز باغ بهار می رسم از راه
خواب ترنج می بینم
خواب گل و گیاه
خواب غزل
و گنج عسل
تعبیر خواب _ می دانم
یعنی که عشق تذکره ای از شقایق است
و آینه در برابر ظهر برهنه
در برابر دوست
یعنی که مرگ ،
جریان عشق را
جریان رود را
به کف دریای توفانی می سپارد
یعنی که مرگ
دوستت دارد
مثل پرنده رهگذری !
گل گفت :
و دوست ، سخت بر آشفت
و دوست ، آنقدر گریه کرد
که خورشید تاب نیاورد و
سوخت
مثل پرنده رهگذری
روح فلق به غلغله افتاد
شب ، از صدا
و عشق ، غرق گل و شکوفه
از نقره زار صبح گذشت
یال شلال اسب
روح زلال عاشق
از تپه های سبز ، سرازیر شد
و از کنار صبح گذشت.
( از کتاب آوای دریا مردان )